کاوشگرهای میدان نزدیک نقش مهمی در تست سازگاری الکترومغناطیسی (EMC)، تجزیه و تحلیل یکپارچگی سیگنال و مهندسی RF دارند. عملکرد و دقت آنها به چندین پارامتر کلیدی بستگی دارد. در اینجا برخی از پارامترهای مهم و تأثیر آنها شرح داده شده است:
1. محدوده فرکانس
تعریف: محدوده فرکانس به محدوده فرکانس های سیگنالی اشاره دارد که یک کاوشگر میدان نزدیک می تواند به طور موثر تشخیص دهد، که معمولاً به عنوان فرکانس شروع و توقف نشان داده می شود، مانند 10 کیلوهرتز تا 3 گیگاهرتز.
جزئیات: محدوده فرکانس یک کاوشگر میدان نزدیک توانایی آن را برای کار در یک باند خاص تعیین می کند. اگر محدوده فرکانس کاوشگر ناکافی باشد، ممکن است سیگنالهای فرکانس بالا یا فرکانس پایین را از دست بدهد و منجر به نتایج اندازهگیری ناقص شود. به عنوان مثال، در کاربردهای فرکانس رادیویی (RF)، کاوشگر باید باندی از حداقل چند صد مگاهرتز تا چند گیگاهرتز را پوشش دهد. در تحلیل نویز مدار فرکانس پایین، کاوشگر ممکن است نیاز به تشخیص سیگنالهای کمتر از چند هرتز داشته باشد. بنابراین، انتخاب محدوده فرکانس مناسب برای کاربردهای مختلف بسیار مهم است.
2. حساسیت
تعریفحساسیت: توانایی کاوشگر برای پاسخ دادن به سیگنال های الکترومغناطیسی است که معمولاً بر حسب dBμV یا dBm بیان می شود. حساسیت بالاتر به این معنی است که کاوشگر می تواند سیگنال های الکترومغناطیسی ضعیف تری را تشخیص دهد.
جزئیات: در تست EMC یا تجزیه و تحلیل یکپارچگی سیگنال، هرچه حساسیت بالاتر باشد، سیگنالهای ضعیفتر کاوشگر میتواند تشخیص دهد، که به ویژه برای شناسایی منابع کوچک تداخل الکترومغناطیسی یا نویز مهم است. با این حال، کاوشگرهای بسیار حساس نیز نسبت به نویز محیطی حساس تر هستند، بنابراین مدیریت نویز دقیق در محیط اندازه گیری مورد نیاز است. به عنوان مثال، در طراحی مدار دقیق، یک کاوشگر بسیار حساس میتواند به مهندسان کمک کند سیگنالهای انگلی کوچک را شناسایی کنند و امکان بهینهسازی و بهبود مدار را فراهم کنند.
3. تفکیک فضایی
تعریفتفکیک فضایی به کوچکترین اختلاف فضای فیزیکی اشاره دارد که کاوشگر می تواند در اندازه گیری های فاصله نزدیک تشخیص دهد که معمولاً در میلی متر یا میکرومتر اندازه گیری می شود.
جزئیات: وضوح فضایی تعیین می کند که کاوشگر چقدر می تواند مکان منابع میدان الکترومغناطیسی را تشخیص دهد. کاوشگرهای با وضوح فضایی بالا می توانند تغییرات بسیار کوچک در میدان الکترومغناطیسی را در مدارهای پیچیده شناسایی کنند، که به ویژه برای تجزیه و تحلیل مناطق موضعی در تخته های مدار پرجمعیت مهم است. به عنوان مثال، در مدارهای RF، کاوشگرهای با وضوح فضایی بالا به یافتن منابع ریز نشتی یا نقاط تداخل کمک میکنند و عیبیابی دقیقتر و بهبود طراحی را ممکن میسازند. کاوشگرهایی با وضوح فضایی پایین ممکن است فقط یک نقشه توزیع میدان درشت ارائه دهند که برآوردن الزامات با دقت بالا را دشوار می کند.
4. نوع پروب
تعریفکاوشگرهای میدان نزدیک انواع مختلفی دارند که بر اساس نوع میدان الکترومغناطیسی که اندازه گیری می کنند طبقه بندی می شوند، مانند کاوشگر میدان الکتریکی، کاوشگر میدان مغناطیسی و پروب ترکیبی.
جزئیات:
پروب های میدان الکتریکی: در درجه اول برای اندازه گیری میدان های الکتریکی (E-field) استفاده می شود. آنها به تغییرات ولتاژ حساس هستند و برای مدارهای با امپدانس بالا یا محیط های با ولتاژ بالا مناسب هستند. کاوشگرهای میدان الکتریکی معمولاً به عنوان آنتن های دوقطبی کوچک یا ساختارهای مشابه برای ثبت قدرت و جهت میدان الکتریکی طراحی می شوند.
کاوشگرهای میدان مغناطیسی: به طور ویژه برای تشخیص میدان های مغناطیسی (فیلد H) طراحی شده اند و به تغییرات جریان حساس هستند و آنها را برای تشخیص مسیرهای کم امپدانس یا مناطق دارای جریان جریان ایده آل می کند. کاوشگرهای میدان مغناطیسی اغلب از ساختارهای حلقه یا شیر برقی برای ثبت تغییرات میدان مغناطیسی استفاده می کنند.
پروب های ترکیبی: ترکیب عملکرد هر دو کاوشگر میدان الکتریکی و مغناطیسی، امکان اندازه گیری همزمان میدان های الکتریکی و مغناطیسی را فراهم می کند. این در تست های پیچیده EMC یا محیط هایی با چندین منبع تداخل بسیار مفید است. به عنوان مثال، هنگام اندازه گیری یک PCB پیچیده، یک کاوشگر ترکیبی می تواند اطلاعات توزیع میدان الکتریکی و مغناطیسی را ارائه دهد و به مهندسان کمک کند تا محیط الکترومغناطیسی را به طور کامل درک کنند.
این انواع پروب برای کاربردهای مختلف مناسب هستند و انتخاب نوع پروب مناسب می تواند کارایی و دقت اندازه گیری را به میزان قابل توجهی افزایش دهد.